سالهاست منتظر نشسته ام
سالهاست چشم دوخته ام به پنجره
درست کنار همان پنجره ای که دستانمان را رنگی کردیم و به پنجره زدیم تا یادمان باشد ابدی بمانیم.
کجایی مرد ؟
نکند غیرت مردانه ات بگذارد دستانم جلوی پنجره به امید تو خالی بماند
سالهاست زیر برگ های پاییزی...