سلام ای کهنه عشق من! که یاد تو چه پا برجاست. سلام بر روی ماه تو! عزیز دل سلام از ماست
می سوزم و می سوزم ، با زخم تو می سازم، با هر غزل چشمت ، من قافیه می بازم پیش از تو فقط شعرم ، معراج غرورم بود، ای از همه بالا تر ، اینک به تو می نازم
از اون ور شبای خیس از اون ور پنجره ها از همه ی ذرات زمین، ازهمه ی حنجره ها یکی به شکل خود من، همیشه دنبال منه از همه جای، همه جا، اسم منو داد میزنه.
ای کاش زندگی رو از هم نمیگرفتیم از زنده مردن خویش ماتم نمیگرفتیم هرگز نگو که این درد تقدیر ناگزیر است دیروزمان که مرده فردایمان چه دیر است ای کاش! فرصتی بود حتی برای یک بار!!/