هنر! چه کسی قادر است آن را درک کند؟ با چه کسی می توان درباره این الهه بی همتا سخن گفت؟
بهتر است بدون شام به رختخواب بروی تا اینکه زیر قرض از خواب بیدار شوی.
چیزی به اسم درونگرا یا برونگرای محض وجود ندارد. چنین شخصی سر از آسایشگاه روانی در خواهد آورد.
میانبرها تاخیرهای طولانی ایجاد می کنند.
لحظه ای که اصول و ارزش های خود را کنار بگذاری، مرده ای. فرهنگ تو، و تمدن تو هم مرده است. تمام!
از آینده های احتمالی کناره گیری نکن مگر اینکه مطمئن باشی چیزی برای یاد گرفتن از آنها نداری.
من مثل یک نابغه فکر می کنم، مثل نویسنده ای ممتاز می نویسم، و مثل کودکی سخن می گویم.
زمانی که از به هدر دادن آن لذت ببری به هدر نرفته است.
کسی که به مدرسه نرفته شاید بتواند از واگن باری سرقت کند؛ ولی اگر تحصیلات دانشگاهی داشته باشد، می تواند کل راه آهن را سرقت کند.
اگر می خواهی تصویری از آینده داشته باشی، چکمه ای را تصور کن که برای همیشه بر صورت انسان لگد می زند.
تا حالا هیچ چیز مهمی در دنیا بدون اشتیاق به دست نیامده است.
از بیست و دو تمدنی که در طول تاریخ به وجود آمده اند، نوزده تای آن ها وقتی دچار فروپاشی شدند که به وضع اخلاقی ایالات متحده در حال حاضر رسیدند.
ما عاشق زندگی هستیم، نه بخاطر اینکه به زندگی کردن عادت کردیم بلکه به این خاطر که به عاشق بودن عادت کردیم.
من در رویایی زندگی می کنم که هرگز نمی خواهم از آن بیدار شوم.
دانش، توانایی است.
آنهایی که اشک نمی ریزند، قادر به دیدن نیستند.
شنیده نشدن دلیلی برای ساکت ماندن نیست.
اعتراف می کنم که آب برای من پدیده ای است که هر وقت به آن نگاه می کنم، مدام احساسات تازه ای از اعجاب را در من بیدار می کند.
اگر حق انتخاب بین تجربۀ رنج و تجربۀ هیچ چیز را داشته باشم، رنج را انتخاب می کنم.
قوه تخیل مهمتر از دانش است.
نباید فیلم خود را رویاپردازی کنی، باید آن را بسازی!
تواضع، خصلتی است که در میان شاعران یافت نمی شود؛ چرا که هر یک از آن ها خود را بزرگترین در جهان می پندارد.
من پرنده نیستم، و هیچ توری نمی تواند مرا به دام اندازد. من انسانی آزاد با اراده ای مستقل هستم.
خداوند در درون تو است. از خدا نخواه که به تو چیزی دهد، بلکه در درون خود به خداوند تکیه کن.