عشق بر کشتن عشّاق تفأل می کرد اوّلین قرعه که زد بر من بدنام افتاد
آن که مشغول تو شد دارد فراغ از دیگران
می رود عمرِ عزیزم نه به دلخواه چرا؟!
نیک خواه توام و روی تو، دلخواه من است. ️️️
روز محشر، در جواب پرسش سودای کفر هیچ دست آویز ما را نیست، جز موی شما
مسپار دل به هر کس که رخ چو ماه دارد به کسی سپار دل را که دلت نگاه دارد
تا نفس هست به یاد تو بر آید نفسم ور به غیر از تو بود هیچکسم هیچکسم
ما را به جز خیالت فکری دگر نباشد
جان منی جان منی جان من آن توام آن توام آن تو