مات چشمانم شدی خاتون چشمانت شدم گرچه لیلای توام، مجنون چشمانت شدم ساحل گمگشته ایی در عمق چشمانم شدی طرح نا همسان و ناهمگون چشمانت شدم عطر آغوش مرا اینجا نمی فهمد کسی از همان روزی که من مدیون چشمانت شدم یک جهان متشکرم از، اینکه هستی مهربان یک جهان...