«آغوش»
یعنی دره مرگ تمام غم های تو
«آغوش»
یعنی اوج پرواز تمام رویاهای من
علیرضانجاری(آرمان)...
خروس سحر
رسوائی ام را
جار می زند
آنگاه
که در کلبه ی آغوشت
نشنیده می گیرم
بانگ خروس را
علی مولایی...
مرا محکم در آغوش بگیر
آنگونه که اطمینان یابم که دگر از آغوش تو، جایی نتوانم بروم.
✍ساجده حسینی...
من
آخرین پرنده ام
میل پرواز
از آغوش تو را ندارم .
حجت اله حبیبی...
گوش هایم، مَخلَصِ قناری هایِ عاشق؛
وقتی که سینه یِ تو، نازبالشِ من است...