یک نفر میاد که من منتظر دیدنشم یک نفر میاد که من تشنه بوییدنشم مثل یه معجزه اسمش تو کتابا اومده تن اون شعرای عاشقانه گفتن بلده خالی سفرمونو پر از شقایق میکنه واسه موجهای سیاه دستا رو قایق میکنه مثل یه معجزه اسمش تو کتابا اومده تن اون شعرای...
برق کفش جفت شده تو گنجه ها با اینا زمستون و سر می کنم با اینا خستگیم و در می کنم ...