پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
مهر پائیز دو چندان شده استقلب من سردتر از فصل زمستان شده استبرگ رقصان شده از شاخه جداشده نومید از این خلق خداسفره ها به که چه رنگین شده استچهره ها لیک چه غمگین شده استهمه از بخت بد خود نالندچشم ها باز ولی در خوابندکار هر روزه ی ما پند همه مردم شهرشده لبخند خدا با ما قهربخدا ما همه گی منتظر معجزه ایمبشود معجزه یا گر نشود باخته ایمما همه صلح طلب با خودمان در جنگیمرنگ به رخسار نداریم ولی صد رنگیمزری امیدوار...