پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
کنارم باش ، این پاییز ،کنارم باش ، می ترسم ...خزان را دوست دارم من ، ولی بی تو ؛خیابان ، کوچه ها ، این شهر ، این پاییز ؛تو را بدجور کم دارد !بدونِ تو ؛گلوی آسمان ها ؛ درد می بارد ،صدای خش خشِ این برگ ها بی تو ؛صدای نابهنجاریست باور کن ؛به بانگِ مرگ می مانَد !اگر باشی ،اگر همراهِ من باشی ؛خزان زیباترین فصل است ، می دانم ...کنارت ، چای می چسبد ؛به وقتِ شامگاهان ، در هوای سرد و بارانی ...کنارت کوچه ها زیبا ،درختان ، آ...