جرم تو چیست نازنین؟ صدق و صفا و راستی ای که تو از خدای خود غیر خدا نخواستی ای به فدای خنده زخمی و دلشکسته ات شکر خدا که همچنان سرخوشی و به پاستی کابل زخم خورده ام! وقت برای گریه نیست گریه با تبسمی، گم شده در خداستی کابل...
شب و روزم گذشت به هزار آرزو نه رسیدم به خویش، نه رسیدم به او