بندی به پای دارم و باری گران به دوش در حیرتم که شُهره به بی بند و باری ام
همه رنگها عوض شدهاند، تو ولی در اتاق بیرنگی سفرهای ساده نذر مهمان کن، عشق را هم به جای نان بگذار