متن نذر
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات نذر
سال های زیادی گذشته است
نذرهای کهنه ام که برای آمدنت حاجتی ندادند
تو نمی دانی آن سالها
پیراهن جامانده ات را به ضریح گره زده بودم
ضریح پر بود از پارچه های سبز و سبز و سبز
و تنها پیراهن آبی تو خودنمایی می کرد
دخیل های سبزی که...
سال های زیادی گذشته است
نذرهای کهنه ام که برای آمدنت حاجتی ندادند
تو نمی دانی آن سالها
پیراهن جامانده ات را به ضریح گره زده بودم
ضریح پر بود از پارچه های سبز و سبز و سبز
و تنها پیراهن آبی تو خودنمایی می کرد
دخیل های سبزی که...
نذر کردم گر دوباره قسمتم گردد نجف
یک شب جمعه بگیرم ختم ذکر یا علی
اعظم کلیابی بانوی کاشانی
کس ندیده این چنین باب الحواّئج در زمین
حاجت ما را روا کرده به روز اربعین
دستگیری میکند از سائل کوی درش
باشد او نزد خداوند تعالی برترین
نذر کردم گر روا گردد دوباره حاجتم
یک شب جمعه بگیرم روضه ی ام البنین
-اعظم کلیابی
-بانوی کاشانی
شمیم عطر
غذای حسین(ع) می پیچد
نذر بهانه ای است
برای ارادت
دیشب سه غزل نذر تو کردم که بیایی
چشمم به ره عاطفه خشکید، کجایی؟
با شکوِهٔ من چهرهٔ آیینه ترک خورد
از سوی تو اما نه تبسم نه ندایی!
از بس که در اندیشهٔ تو شعله کشیدم
خاکستر حسرت شده ام نیست دوایی؟
آمار تپش های دلم را به تو...
رد شدی از وسط کوچه و از گوشه ی در
دیدم انگار تو هستی و شدم زیر و زبر
قد و قامت که همان بود دلم هُری ریخت
چادری ها به هم از پشت شبیه اند آخر
نذر کردم که خدا جرأت آن را بدهد
جای اسمت فقط این بار...
همه رنگها عوض شدهاند، تو ولی در اتاق بیرنگی
سفرهای ساده نذر مهمان کن، عشق را هم به جای نان بگذار