پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
یاد کوچه های خاکی یاد اون صفا و پاکییاد بوی گل پونهدوستیهای بی بهونهیاد خونه ی قدیمی دستای گرم و صمیمییاد اون نم نم بارون توحیاط تو باغ و ایوونیاد شام و شب نشینیچای قوری توی سینییاد اون گلهای عاشقبوی یاس و هم شقایقکاش میشد که بچگی کردساده بودو سادگی کردکاش بزرگامون بودن کنارمونکاش میگفتن ماهارو بچه هامونکاشکی کاشکیا همه سبز میشدنگلهای زندگیا سرخ و هم سبز میشدنعباس رئیسی...