تو که هر گوشه ی چشمت غم عالم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد...
غم عالم ز دلم برد نگاهی که دوا بود دوا... تب آتش زده بر جان مرا شست... چشمی که شفا بود شفا...