جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
آنکه می گفت منم بهر تو غمخوارترینچه دلازارترین شد چه دلازارترین...
به خواب می ماند،تنها، به خواب می ماندچراغ،آیینه،دیوار، بی تو غمگینندتو نیستی که ببینیچگونه با دیواربه مهربانی یک دوست،از تو می گویمتو نیستی که ببینی ، چگونه از دیوارجواب می شنوم....