صبح بهانه است من برای آغوش تو بیدار میشوم
عاشقی لحظه ی خندیدن توست
چقدر نبودنت را به صبح رساندم و دوباره شب شد
گر تو گناه من شوی توبه نمی کنم ز تو جام لبت بنوشم و باز گناه می کنم