پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
بهمن اگر چه سرد ترین ماه سال بوداما همیشه معنی ناب وصال بودروزی که برگ سبز حضورت رقم زدندآن روز بهتر از همه ی ماه و سال بودوقتی که چند روز از این ماه می گذشتآن لحظه ی تولّدِ یک بی مثال بودمن در نگاه گرم تو لبریز میشدماز حسِّ تازه ای که سراسر کمال بودمن بی تو فاجعه ای زرد میشدممانند آنچه فاجعه ی انفصال بودچشمان تو پر حسّ رسیدن استاین شکل تازه ی شعفِ اتّصال بودهرچند در جهان پر گلهای عاشقی استاما همیشه مثل تو بودن محال بود...
روز تولد شد باز این دلم را غم گرفتاهل خانه باز این روز را دست کم گرفتباران نمیبارد گرچه ماه بهمن استولی روی شیشه و گل را شبنم گرفتمن نمیخاهم اوقات شما را تلخ کنمشاید هم این دل بهانه ی همدم گرفتگرچه امروز تنها کنج خانه بنشسته اماما تولد را باید دسته جمعی باهم گرفتدر تولد جای هر کس روی چشمان من استاما زیباتر میشود گر در کنار یار و محرم گرفت ...شاعر :علی دیندارلو...
و شاعرانه ترین ماه ، ماه بهمن بود...