پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
زنندهوزن: مستفعلن مفاعل مستفعلن فعول(مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات)با آنکه کارهاش حدودی زننده بود.دائم به غنچه ی لبِ او شعر و خنده بود.(تودل برو ترین) زنِ دنیا لقب گرفت.اما شَقی ترین زن دنیای بنده بود.شاید که جُزو ایده ی دیوید آیک بود:رِپتایل بود عضو گروه خزنده بود.هر آن چه بود دزد انرژی خلق بود.در خوردن توان و انرژی، کننده بودیا یک نگاه قلب مرا در کفَش گرفت.چاقوی ابروان بلندش بُرَنده بود. هرگز به عهد و قول و قرارش وفا نکرد...
مثل (آن قصر که جمشید که در او جام گرفت). تویِ آغوش من عمری غزل آرام گرفت. شاعر: مصطفی مدرس پور فسایی تکخانه ها. ممنوعه ها...