متن شاعر مصطفی مدرس پور
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شاعر مصطفی مدرس پور
مثل آن سوسک که بر روی کمر افتاده.
دست و پا میزنم اما سر جایِ خودمم
ای باوفاییهات گنج باستانی
در بی وفایی چون طلای ابلهانی
جمع اضداد(شبیخون):
بَسکه در اوهام خود با تو مُعلّق میشوم.
عاقبت یکروز، من هم برتو مُلحَق میشوم.
جمع اَضدادم من و هِی خَرق عادت میکنم.
با تمام هوشیاری، گاه اَحمق میشوم.
لحظه ای شیطان نفْسم را عبادت میکنم.
لحظه ای هم مذهبیّ و پیرو حق میشوم.
روز را با نیچه...
چادرت رفت به باد و دلم افیونی شد
طبق فتوای دلم عشق تو قانونی شد
تخت جمشید دلم عرصه ی تاراج نبود
دامنت لشکر اسکندر مقدونی شد
(تومپندار که مجنون سر خود مجنون شد)*
لیلی اش لیلی من بودکه مجنونی شد
(سیب دندانزده) شد عشق من ای دوست که من...
🔵از:رییس پاسگاه عشق
به: گیرندگان/
هرکسی عاشق نشد اعمال قانونش کنید.
شاعر مصطفی مدرس پور
تکخانه ها
⚫حضرت عالیجناب شیخ فرمان داده اند:/
هرکسی دلبسته شد فی الفور اعدامش کنید.
شاعر مصطفی مدرس پور
ممنوعه ها
تکخانه ها
چون دور زدی تمام عاشق ها را
پس متهم کلان عشقی هستی
🔴مصطفی مدرس پور تکخانه ها
ممنوعه ها
جای کد پُستی کد پَستی اگر بود
انگاه تعداد رقمها دیدنی بود.
مصطفی مدرس پور
تکخانه
تکبیتی
زننده
وزن: مستفعلن مفاعل مستفعلن فعول(مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات)
با آنکه کارهاش حدودی زننده بود.
دائم به غنچه ی لبِ او شعر و خنده بود.
(تودل برو ترین) زنِ دنیا لقب گرفت.
اما شَقی ترین زن دنیای بنده بود.
شاید که جُزو ایده ی دیوید آیک بود:
رِپتایل بود عضو...
خشک مذهب های افراطی علی را می کُشند
توی مسجد داخل سجده، درون شام قدر😔
تکخانه ها
از: , مصطفی مدرس پور
شعر: خطبه بی نقطه
بدون شک، یَلی والاتر از حیدر نمی باشد.
بلی والاتر از حیدر، یَلی دیگر، نمی باشد..
چُنو والامقامی که/ بگوید با غلام خود.
که: دَعْ شاتیمَکَ...، مَهْلاً اَلا قَنْبَر، نمی باشد.
علی در جنگها، فاتح/ علی در غزوه ها، غالب
شبیهش مفردجمعی که خود لشکر نمیباشد....
من و تو فرقمان این بود ای دوست.
تو مَن مَن کردی و من نیز مِن مِن.
مصطفی مدرس پور
ما که هرگز نتوانیم حسینی بشویم.
پس بیایید بکوشیم یزیدی نشویم.
شاعر مصطفی مدرس پور
تک خانه ها . ممنوعه ها.
قرن اضمحلال احساس و افول عاشقی
دوره ی اسکیزوفرنِ عاطفی، دوران ماست.
شاعر مصطفی مدرس پور
تکخانه ها ممنوعه ها
من از آن روز که پشتم به تو قرص است ای عشق
پشت کردم به همهْ قرصِ روانگردانها
مصطفی مدرس پور
ممنوعه ها
اگر مجنون، گذارش بر تو میخورد
دگر نامی ز لیلایش نمی برد
تورا می دید و از عشقِ نگاهت
همان یک لحظه ی آغاز می مُرد
شاعر مصطفی مدرس پور
دوبیتی
ممنوعه ها
ای آنکه لبِ تو هست همچون شکلات
شیرینیِ بوسه از تو چون شاخ نبات
هر وقت تو را میبینم می گویم:
خوشحالیِ روی ماهرویان صلوات
شاعر مصطفی مدرس پور
رباعی
ممنوعه ها
زمانی که کنارم می نشینی
خیالم چون زمین صاف، تخت است.
شاعر مصطفی مدرس پور
تکخانه ها
ممنوعه عا