به خواب ظلمت آلودیم شب های زلالی را دریغا ما ندانستیم قدر آن لیالی را! به جای شمعدانی های سرشار از شکوفایی کنار یکدگر چیدیم گلدان های خالی را مزار از دشت می سازند و تابوت از صنوبرها خدایا کی به پایان می بریم این مرگ سالی را! کسی با...
مزار از دشت می سازند و تابوت از صنوبر ها خدایا کی به پایان میبریم این مرگ سالی را