خوبِ من! خوبِ اتفاقیِ من! فصلِ آرامِ روحِ یاغیِ من! با افق های روشنِ خوشبخت تو شدی نقطه ی تلاقیِ من از تبِ شانه هات باخبر است شهرِ موهای پرکلاغیِ من دوست دارد تو کوچه اش باشی چشمِ بی تابِ چلچراغی ِ من روح سیمرغ می دمی در من گنبدِ...