یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
چشمی به پشت جمجمه دنیا برای دفتر ما نقطه از سر استهر روزمان حکایت رویای دیگر استگفتم مشابه غزل ما! شنیده ای؟!ای نازنین که غبغب ناز تو دلبر استبعد از هزار و سیصد و ...روزی برای مندیوانه گفته اینکه شرابی مکرر استشک برده ام به دایره بی صداقتشبیچاره ای که مومن بازار باور استاینجا کسی بحال کسی غم نمیخورداین خانه آشیانه قومی ستمگر استوقتی سکوت پنجره دیوانه می کندوقتی هجوم قائله نزدیکی در استدیگر چرا به کیش تو ایم...