اوّل به نگاه عاشقش خواند مرا دستور زبان عشق فهماند مرا تا شعله کشیدم که شوم روشن ازاو پیچید به دور من و سوزاند مرا
به دار آویختند الک را تاوان داشت موی آسیابان