یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
در این دنیای بی روزن...پی یک حلقه دود است ذهن منبدستم مانده سیگاری؛که از ته کرده ام روشن!...
برای دیگران،صبح است ومندریک شب دیگر،که دستش را به گرد گردنم افکندهدرگیرم!!!که میبیند مرا؟سیرم؛دگر سیرم......