متن سیگار
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات سیگار
شیمبورسکا
راست می گوید
«هیچ چیز تغییر نکرده است
فقط تعداد آدم ها بیشتر شده است»
در کنارِ روتوش
و سندرومِ زبانِ بی قرار،
این روزها
کافه ی خودآگاهی را
با دودِ سیگارِ «به جهنّم» پُرکردن،
یک ارزشِ روشن به حساب می آید.
«آرمان پرناک»
می پرسد: شورت گره ای ...؟
تلخ می گویم:
کودک عشقم سال پیش مُرد.
می پرسد: آدامس ...؟
تلخ می گویم:
گذشته را می جوم، کافی است.
می پرسد: سیگار؟
چیزی نمی گویم.
آتش می زند و تلخ می گوید:
این تلخی را مهمانِ من باش.
روزم را با روشن کردن سیگارم آغاز می کنم و
شبم را
با خاموش کردن سیگار به پایان می رسانم.
باورم شده که زندگی
همین دود زیانباری ست
که به من لذت می بخشد.
■□■
شعر: ادریس علی
ترجمه: زانا کوردستانی
سادگی بَسه ،که عاشق تو بودم
منی که، دِلواپسم ،گاهی حَسودم
عَطر تو، اَلکل شده بویی نداره
رفتنت خاکسترِ ،این ته سیگاره
بدون با رفتنت، حِسِت رو کُشتم
خاطرات خوبتم ،با تو سوزوندم
نه دیگه ،چشمای تو، واسم قشنگ نیست
نه دیگه، قلبم واسه، اون روزا تنگ نیست
من دیگه...
دستفروش می پرسد:
شورت گره ای بچه ...؟
می گویم: کودک شادمانی ام
سال پیش مُرد.
می پرسد: آدامس خروس ...؟
می گویم: غصه هایم را
زیر دندانِ عمر می جوم.
می پرسد: سیگار ؟
می گویم: یکی آتش می زنم
شاید اندوهم را...
می گوید: مهمان من باش، و...
من همیشه آه می کشم ، در تنهایی سیگار .
حجت اله حبیبی
میان کلبه ی خود
باغچه ای دارم
باچند درخت
بیدی خشکیده
توتی پوسیده
وسیبی کرم خورده
بیدراهربهار رنگی سبز
به تنش می کشم
سیگاری دودمی کنم
وفضاراعوض می کنم
ردسیگار تامطبخ خانه می رسد...
بهاالدین داودپور
❤️❤️
او شعر را دوست داشت
خیال پردازی و سفر را،
من...
او را دوست داشتم!
او شب را دوست داشت،
آوازِ جیرجیرک و صدایِ بغضِ شمعدانی را،
من او را دوست داشتم!
او مویِ بافته دوست داشت،
عطر قهوه و سیگار را،
من او را دوست داشتم!
او باران...
من آن کوهم که اشک میریزد و رود می شود
رود عشقم که با سنگ به تو مسدود می شود
در کاخ ویران دلم قصر و عمارت می زنی
شاه عشقم که با کیش به تو محدود می شود
ای آنکه وقتی میشوم تنها به تو فکر میکنم
من ماهی...
از آن شب مِه آلود به بعد که رفتی
دودش به چشم خودم میرود
وقتی از روی عادت
چند پُک آخر سیگارم را برایت نگه میدارم
آروین شاه حسینی
من آن کوهم که اشک میریزم و رود می شود
رود عشقی که با سنگ به تو مسدود می شود
در کاخ ویران شده ام قصر و عمارت زده ای
شاه آن کاخم که از مات تو محدود می شود
ای آنکه وقتی میشوم تنها به تو فکر میکنم
من...
بگی یکی بود باهام تا اون بالا، کنارم
سخته بس که، دلیل هر رفتن
شد انگاری من یا تو تا اشکاتو، ببارم...
😣
یکی بود عاشقِ من
منم از صمیمِ قلب عاشق اون
هر روزو با هم بودیم
چشمامون بدونِ هم میشد کاسه ی خون
همه زندگیمو میدادم واسه ی...
نور امیدی نیست؟ یا من واقعا کورم؟
از دوستت دارم چقدر این روز ها دورم!
بغضی شکسته خالی ام با سنگ عشقی تلخ
در عنفوانی از جوانی پوچ و مبرورم
قبرم شیار بر کف دستت شود کافی¬ست
من شاعری مطرودم و محکوم سانسورم
مجموعه شعر منزوی، یک شاخه گل، سیگار!...
بعضی ها سیگاری اند
درد را با سیگار می کشند ،
چقدر بی فکرند این دردهای وامانده !
بعضی ها سیگاری نیستند
چطور این دردهای لعنتی را
به جان بکشند!؟
رعنا ابراهیمی فرد
عشق با اینکه کمی سرخوش و سهل انگار است
وقت یادآوری خاطره ها هوشیار است
گریه های سرخود خوب به من فهماندند
بدترین قسمت دلسوختگی انکار است
تا خداحافظی اش هیچ نمی دانستم
زندگی بیشتر از مرگ مصیبت بار است
بهترین شاهدم از. حالت بی رحمی عشق
قرص خوابیست که...
ادکلن کمتر بزن بانو... دم گوشم پدر
گفت: سیگاری بکش تا بوی بانو بپرد.!!
ارس آرامی