وصفِ احوال من افتاد به دستانِ قلم؛ من نوشتم ک غمی نیست، بخوان سخت گذشت!
وصف حالم را نتوان وصف کند جز تو کسی حال زارم را کسی درک نکندجز تو کسی نتوان گوش کند فلک فریاد نزارم را نتوان درک کند کسی حال زارم را گوش زمین کر شد از فغانم دل شب پر شد از اسرار نهانم