شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
به خاطر خودت می گویم دوستم داشته باشکه در سالن انتظار، بلیط سینما را صدبار نخوانی که سرت را گرم کرده باشی.که در اتوبوس راحت بخوابی و نترسی ایستگاه را جا بمانی.که اس ام اس ساده ی رسیدم، بخواب، دلت را خوش کند.که در مهمانی کسی ناگهان پشت گردنت را ببوسد.که بتوانی راحت شعر سیدعلی صالحی را کنار دفترت بنویسی.که ترست بریزد و تو هم شعر بنویسی.که ترست بریزد و در کوچه برقصی.که عصر جمعه دستت برود به من زنگ بزنی.به خاطر خودت می گویم دوستم ...