متن پژواک احساسات
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات پژواک احساسات
ایام، در حصارِ سنگیِ دانشکده، آرام و بیصدا ورق میخورد؛ سحرگاهان با شمیم مُرکب و اوراق کهنه جان میگرفت و شبانگاهان، در پرتوِ چراغهایی فرو میمُرد که چون اخترانی خسته بر گسترهی میزها سوسو میزدند.
اما در آن هنگامه، لحظههایی بود که خلوتی عمیق بر جانش سایه میانداخت؛ خلوتی که...
لوسی ماد مونتگمری
متن پژواک احساسات
متن لحظات آرامش
متن روزگار گذران
متن آنی شرلی در جزیره
متن سکوت و تنهایی
متن جستجوی معنا
در حال بارگذاری...