انبوه کشتگان شهرهای ویران سربازی بی سر در میدان کلاه خودی شکسته سویی دیگر سو قمقمه ای خالی و دریایی که عطش جنون را سیراب نمی کند این همه را رها کن غنچه ها پرپر شدند و عروسک ها بی مادر