پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
آسمان آبی کابلهرکه از انگور نابت دانه ای نوبر کنداز بدخشان۱ تا مزارت۲ قصه از گوهر کندآسمان آبی کابل۳ فکار از چیستی؟!کاش روزی باغهایت سبزه را باور کندمردم شهر تو در فصل بهار دیگرییاد گلشت و صفای در دامن بابر۴ کندژاله ریزد کوه بابا۵ سمت شهر بامیان۶تا هرات۷ از کودکان تو گلوئی تر کندچشمه ها سازد به غرش دره سالنگ۸ راتا به چاریکار۹ نازت لاله ها سرسر کندعطر گندمزار گردیزی۱۰ هوایی می کندهر دل دیوانه ای که یادی از چَکَر۱۱...