من آن شب ٬ یکه و تنها خدا را از همه دنیا برای خود جدا کردم... به نزدش سفره ی دل باز برایش گریه ها کردم و تا بیداری خورشید نالیدم، نخوابیدم... و تا صبح سپیده من در آغوشش برای تو دعا کردم... برای خنده ی زیبای لبهایت هزاران نذرها...