آخرش یک نفر از راه میرسد که بودنش جبرانِ تمام نبودن هاست.
نه بیمارم ، نه خوشحالم ، نه از حالم خبر دارم.. گهی با جان گهی با دل ، گهی از هر دو بیزارم!