قدیم ترها ... همیشه علاجی .... برای هر دردی بود؛ مثل روغن چرخ خیاطی ... برای ناله های لولای در! مثل دوا گلی ... برای زخم های کودکانه ی سرِ زانو! مثل آغوش مادر بزرگ... برای باریدنِ تمام بغض های جهان...! چقدر دست هایمان خالی شده است!