پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
همه از دورمی شنیدن بغض دریا تو صدامه همشون به هم می گفتن غم دنیا تو نگامه همه درهاشونو بستن تنها موندم زیر بارون تنهایی گاهی یه مرزه بین آزادی و زندون از نفس افتاده بودم اومدی راهمو گم کرده بودم اومدی جاده خالی و بدون نور ماه ماهمو گم کرده بودم اومدی برشی از ترانه...