شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
نمی دانم به اندازه ی کافیدر چشم تو زیبا هستم یا نهیا شاید زیبا هستم و همین اندازه کافی ست.هربار پیش از آن که ببینمتپیراهن ام راپنج بار عوض می کنماز خودم می پرسم کدام شلوار جینهیکل ام را چنان وسوسه انگیز می کندکه به فکر در آوردن لباس ام بیفتیبه من بگوکاری هست که بتوانم انجام دهمتا تو را به فکر واداردتوتو واقعن استثنایی هستیآن قدر که بدن ام فراموش می کند که زانو داردآن را در نامه ای بنویس و به آدرسناامن ترین بخشٍ من ...
■جاده ها را به درخت ها واگذار کنیدما نیازمندیمما به دهقانان، به شاعران،به مردمانی که نان پختن بلدندبه مردمانی که به درخت ها عشق می ورزند و قدر نسیم را می دانندنیازمندیمبه جای آمار و ارقام سن رشد، آمار سن توجه به ما ارائه دهید.توجه به کسی که زمین می خورد،به خورشیدی که طلوع می کندتوجه به کسی که می میردبه کودکانی که قد می کشندحتا توجه به تیرک چراغ برقی معمولیبه دیواری ترک برداشته.امروز انقلابی بودن به معنای کاستن استتا ...
در زندگی روزهایی هستروزهایی پر از بادروزهایی پر از خشمروزهایی پر از بارانو پر از دردروزهایی پر از اشکاما بعدتر روزهایی فرا خواهد رسید مالامال از عشقکه به ما شهامت قدم گذاشتن در مابقی روزها را می دهد.■✍: رومانو بتتالیا [ Romano Battaglia | ایتالیا، ۲۰۱۲–۱۹۳۳ ]■برگردان: اعظم کمالی...