عُمری حدیث سایه و بارانِ واژه ام جغرافیای دَرهَم و طوفانِ واژه ام بر امتداد عمقِ معمّای بی کسی تشییع سوت و کورِ خیابانِ واژه ام شمّاطه ی دهانِ ملخ های هَرزه گرد باور نکرده اند بیابانِ واژه ام بی اختیار هق هق باور شکسته شد در چشم نابلد...