پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
به تو می اندیشم..به تو می اندیشم..به تو و خاطره هایت و هزاران نفسیکه درون نفسم ریختی و شوق تو دارد بسی...
ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشمچند وقتی است که هر شب به تو می اندیشم به تو آری به تو یعنی به همان منظر دور، به همان سبز صمیمی ، به همان باغ بلور......