پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
ذاتت عسل است ای جان گفتت عسلی دیگر...
تا لبانت باز شدطعمِ عسل، از دست رفت!...
من یه تلخیم که یه من عسلم شیرین نمیکنتم......
بابام یه عسل خریده که انقدر سفته فکنم زنبوره یبوست داشته...
دو چشمت از عسل لبریز و لبهایت شکر داردبیا، هرچند میگویند: شیرینی ضرر دارد...
شیرین تر از آنی که بگویم عسل هستی...