پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
بیا عهدی کنیم امروز روز اول دیدار اگر رفتیم، بی برگشت اگر ماندیم، بی منت......
یک خود آزاری زیباست که من تنهایم لذتی هست در این زخم که در مرهم نیست...
از پنجره ی رو به خیابان اتاقتآنقدر که من خاطره دارم، تو نداری...
مى نشینم چاى مى نوشم کنار پنجرهبى کسى هاى خودم را دیده بانى می کنم...
وصل تو اگر موجب عادت به تو باشدترجیح من اینست که دلتنگ بمیرم...