پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
میشود دریا شوی من غرق جریانت شومیاکه همچون قایقی درتحت فرمانت شومموج موهایت کشاند تا به مقصدهای دورمحو زیباییه آبی های چشمانت شومدر تلاطمهای طوفانیه اقیانوس عشقبند امیدی به خوبیها و احسانت شوممیل بودن در هوایت آنچنان سازد مرادوست دارم روز وشب درحصر و زندانت شومدلبری کردی چه حاجت باشد این نازت کنوندل گشا برمن که عمری جان وجانانت شومعاشقت گشتم دراین آشفته حالی ها بدانقصد کردم تا ابد کسری و جبرانت شومدست ازاین دنیا کشیدم تابه...