پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
این روزها حال و هوایی در سرم نیست !غیر از خودم دیگر کسی دور و برم نیست!این روزها آنقدر کافر گشته ام که ....حتی خدا استغفرالّه ، باورم نیست !شاید "خدا" می خواست من تنها بمانموقتی که"او"هم جان پناه و یاورم نیست!دیگر هوای عشق هم در سر ندارمدیگر برای عاشقی شور و شرم نیست !همچون پرنده در قفس آشفته حالمدر آسمان هیچکس بال و پرم نیست !مثل درختی بی ثمر می مانم از دورجز شاخه ی خشکی به روی پیکرم نیست!...