شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
از احوالم می پُرسی؟ آه!--سوگوارم، سوگوار!مگر نمی بینی آتش گلوله،سینه ی گل را دریده است؟ و پائیزی وحشتناکبر تن باغ چنگ می زند؟و دارد مرگِ درخت های جوان دانه دانه رقم می خورد؟ امروز؛چهار خواهر معصوم راگستاخی خدانشناس عریان کردسوگوارم سوگوارِ زخم های وطنم! سوگوار حلبچه ی مسموم و کوبانی ویران،،، سوگوار کوردستانم.--حالم را نپرس! (زان...