پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
من دوست دارم از ته دل باجناق راآن گونه که کباب بخواهد سماق راهر طور هست شوهر خواهر زن من استباید به او نشان بدهم اشتیاق را برداشتم قلم که کنم ذکر خیر اواو می برد گمان که گرفتم چماق را دعوت به خانه می کنم و طفره می رودآخر چگونه شرح دهم من فراق را ؟ تا حد زن ذلیلی هم پیش رفته امآراستم برای قدومش اتاق را تا رابطه لذیذ تر و داغ تر شودآتش نموده ام به هوایش اجاق را کوتاه کرده گرچه مد روز فاق راکردیم م...