سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
وای اگر مَرد گدا یک شبه سلطان بشود مثل این است که گرگی سگ چوپان بشود هر کجا هد هد دانا برود کنج قفس جغد ویرانه نشین مرشد مرغان بشود سرزمینی که در آن قحط شود آزادی گرچه دیوار ندارد خود زندان شود باغبانی که به نجار دهد باغش را فصل هایش همه همرنگ زمستان شود ناخدا دلخوش این آبی آرام نباشوای از آن لحظه که هنگامه ی طوفان بشوَد...