متن طوفان
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات طوفان
طوفانی هم باشی
در هوایت می رقصم
آریا ابراهیمی
وای اگر مَرد گدا یک شبه سلطان بشود
مثل این است که گرگی سگ چوپان بشود
هر کجا هد هد دانا برود کنج قفس
جغد ویرانه نشین مرشد مرغان بشود
سرزمینی که در آن قحط شود آزادی
گرچه دیوار ندارد خود زندان شود
باغبانی که به نجار دهد باغش را...
پنجره ها از ترس به هم می پیچند!
لرزه ها بر تن
خنده ها می خشکند
دختران...
زلفان خود را به گرو می گیرند
های...
هووی...
می آید طوفان ، می آید طوفان
هول...
حمله...
حادثه...
حریف چندین ساله
بر مال می کند حقیقت را!
ظاهرا خشمگین است
بی رحم...
.
کاش طوفانی بیاید که
بادش بدی ها را از جا بکند
سیلش غم ها را ببرد
بارانش زخم ها را بشورد
و رنگین کمانش
روحمان را از نو زنده کند...
ماه مرا نگریست ...
شب قصه خواند ...
زمان گذشت ...
آرزوی باهم بودن زمان را مکدر ساخت
تنها شاخه ها مرا فهمیدند
کسی از سر شاخه ها خبر نداشت
طوفان بی پروا آنها را شکست
ماه کنار من به مهمانی نشست
انتظار ابدیت را در مسیر عشق تثبیت کرد...
زندگانی گاه گاهی همچو طوفان میشود...
میکَنَد از ریشه و هرکس جدا جان میکَنَد...
گر حواست هست اینجا با دلت باش و بمان...
بی دلان از بیخ و بن بی ریشه و جان میشوند...
نویسنده: vafa \وفا\
حرفهایم را چگونه به باد سپارم که کلماتش را در مسیر به طوفان نسپارد که گوید من نوازش باد را در گوش ات زمزمه کردم نه طوفان غم را ......
تو برای ادامهٔ مسیر زندگی ات ...
تنها دو راه داری ..!
یا در میان پیچ و خم های زندگی و طوفان مشکلات استوار بایستی و حال خوبت را بسازی ...
یا آرام بنشینی و ویران شدن کاخ رویاهایت را به جان بخری ...
و به یاد خاطرات سوخته آینده...