پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
اتاق تاریک ، صدای تو ناگهان در خوابچه کسی نوشته ، اینگونه داستان در خوابروی خوش ندید پس از آن مهتابشبی که روی تو دید آسمان در خوابستاره ای پس هر پلک تو رها می شدبه چشم های تو می رفت ، کهکشان در خوابچه به گوش باغ ، گفته است این بادکه رفته اند تمام ، پرندگان در خوابطلسم قهر تو را ، هیچ قدرتی نشکستمگر ببینمت ای یار ، مهربان در خواب...