پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
بمون تو تا ابد...من دلم میخواد با تو پیر بشم؛هر لحظم رو با تو بگذرونم.هر خاطره ای که دارم،ردی از تو توی داستانم باشه...مثلا وقتی نوه دار شدیم و بخوام براشون از عاشق شدن بگم؛خاطراتمون رو بگم براشون و بهشون یاد بدم چجوری عاشقی کنن...کاش برسه روزی که تو عصا زنان،جلوی نوه هامون بهم نزدیک بشی و لقب همیشگیم رو بلند بگی و وقتی کنارم میشینی بگی:(این مامان بزرگتو اینجوری نبینین،تو جوونی بد دل ما رو برد!)و من گونه هام رنگ حنا بگیره و زیر لب ب...