پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
تو مَپندار که در فِکر تنمنگران سرطان وطنماو که بیمار شود ما همه نیزمن که بیمار شوم ، یک بدنموطنم از تن من خسته تر استدرک کن درد مرا از سُخنم..._برشی از شعر سرطان وطن...
زندگانی هنر بافتن پارچه ی زیباییستزندگی دوختن شادی هاست و به تن کردن پیراهن گلدار امیدو برون آمدن از خانهاز بن بست زمستانیدر صبح بهار......