این من که خدا دادت با تو به گناه افتاد در جاده تاریکی این عشق تباه افتاد من سوختم و دیدی با لحن نفس گیری لب باز نکردم چون از زهر پس از شیری با گریه نبخشیدم با خنده نجاتم ده از کینه نمیمیرم با صبر وفاتم ده من دست...