پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
از من مخواه شعر بلند ای عزیز من تا مینویسمت قلمم بغض میکند...
بیا و پنجره ها را کمی نصیحت کنبگو که چشم از این راهِ رفته بردارند......
برای شاعران یک روز هم عاشق شدن کافیستکه بنشینند و یک عمر از همان یک روز بنویسند...
آنکه آسوٖده ی خواب است به بازویِ رقیببالشِ نم زده از گریه چه می داند چیست؟...
ما به جرم ساده لوحی این چنین تنها شدیممردمان این زمانه با دو رنگی خوشترند!...